lørdag den 18. august 2012

هدف رژیم از گل آلود کردن آب

اداره امنیت ملی افغانستان از دست داشتن اتباع ایرانی در حملات انتحاری ولایت نیمروز خبر داده است... جمهوری اسلامی چندی پیش چندتن از مهاجرین افغان را به جرم مواد مخدر اعدام کرد... همزبانان افغانی در شهر یزد مورد آذار و اذیت قرار میگیرند و شهردار اصفهان  ازورود افاغنه به پارک صفه جلوگیری میکند وووو....دولت شیعه و مسلمان جمهوری اسلامی در حق هم مسلکان خویش نیز جفا روا میدارد که همه و همه آن بشود آشوب و آب گل آلودی مثل سوریه که بتواند از آن ماهی های چاقی بگیرد.شرایط کنونی رژیم جمهوری اسلامی و تقابل آن با جامعه جهانی بر سر حقی به نام غنی سازی اورانیوم که مضارش برای ایران از منافعش بیشتر است،رژیم را به سراشیبی سقوطی رسانده که یکی یکی متحدانش را در منطقه از دست رفته میبیند و طبیعی است که نگاه بسیار دقیقی به سناریوی ایجاد جنگ در منطقه و تضمین ادامه حیات خود دارد،متحد بنیادی رژیم دیکتاتوری و ارتجاعی جمهوری اسلامی ،طالبان،در حال تجدید حیاتی دوباره است که تقید و واماندگی آمریکا را در افغانستان بیشترسازد، بنابراین رژیم میتواند با انجام خرابکاریهایی در افغانستان با تکیه به طالبان قدرت چانه زنی و کسب امتیاز خود را بالا ببرد،لذا در شرایط کنونی وظیفه ایی جز روشنگری نداریم که به دوستان افغانی شیعه خود بگویم که گول " اسلامی بودن " رژیم را نخورید در پشت پرده اسلامی، جفای بسیار به شما روا میدارد که یک روزی همچون من، از دین و دیانت بری میشوید نه فقط از اسلام ....

کسری
یکشنبه ساعت 3:15 بامداد 19 اوت 2012

lørdag den 11. august 2012

زلزله ایران؛ برداشت رژیم از آن

زلزله عصر دیروزدراستانهای آذربایجان شرقی وغربی واردبیل با شدت هرچه تمامتر زمین زیر خانه های لرزان روستائیان آذری زبانمان را لرزاند و جانشان را به زیرآواربی پناهی برد؛تلخیش برایمان اینقدرزیادبود که شیرینی برد احسان لشکری و کمیل قاسمی را به کاممان تلخ کرد.دیدن اجساد کودکان بیگناهی که گناهشان صرفا تولد در کشوری بزرگ بود که حاکمانش با نام اسلام و با قبضه همه ثروتهای آن بیشترین جفاها رادرحق آنها وهمه هم زبانان وهموطنان آنها روا داشته اند؛ روح انسان را فشرده میساخت.آیا لیاقت هموطنان آذری زبان ما که حق آب وگل و داستان دلاوری ها برای این مرز و بوم دارند، از مسلمانان غزه و لبنان و اکنون، طایفه علویون سوریه کمتر است؟!کجایی حمید باکری ببینی که چه بر سر هموطنانمون آوردند...اکنون همرزمت در زمان جنگ ،قاسم سلیمانی را عرض میکنم، درحال خوش خدمتی و آدم کشی برای آقاست و هزاران میلیارد دلار این مردم بیچاره را خرج بقای سرورش میکند در صورتیکه با مبلغ خیلی جزئی تری امکان ساخت بهترین و مستحکم ترین خانه ها برای همزبانان تو و هموطنان ما وجود داشت که الان مجبور به تحمل بغضی نباشیم که نترکیدنش دردیارغربت و دور از وطن، غیرممکن باشد.
.... همه ما فاجعه زلزله بم را بیاد داریم،زمانیکه محبوبیت دولت خاتمی در سطح جهان به بیشترین اندازه خود رسیده بود،برداشتی که رژیم آن زمان از آن واقعه در قبال تعامل با جهان بدلیل فاجعه انسانی بم، نمود بسیار در پیشبرد اهداف رژیم موثر واقع شد، که از آن جمله میتوان به توانمندتر شدن انجمن "نایاک" در آمریکا و تقویت لابی گری و چانه زنی با محافل تصمیم گیرنده آمریکا،اشاره کرد.نا گفته نماند که شروع با سرعت و همه جانبه غنی سازی دردوره اول ریاست جمهوری احمدی نژاد، در سایه همین ارتباطات و تعاملات اتفاق افتاد که زلزله بم یکی از نقاط آغازین تعامل بیشتر جهان با دولت وقت جمهوری اسلامی بود، سوالی که اکنون مطرح است جامعه جهانی در قبال این زلزله چه تصمیمی خواهد گرفت که علاوه بر مراعات همه جانبه مسائل انسانی اجازه هیچگونه سوئ استفاده ایی را به رژیم ندهد؟! 

کسری
یکشنبه 11 آگوست 2012     

tirsdag den 7. august 2012

هویت ایرانی در پس پرده رنگ ولعاب مذهبی برای کسب مشروعیت

گزارشگر ورزشی سیمای ولایت فقیه هنگام پیروزی و قهرمانی امید نوروزی ؛ با شدت هرچه تمامتر و با احساسی که نشات گرفته از تمایلات پاچه خوارانه وی بود؛ امید نوروزی را شیر بچه " سومین شهر مذهبی "ایران نامید و همزمان با آن از تسبیح موجود دردستان مادر" امید "،تصویر پخش میکرد،اوج استیصال و ناتوانی یک حکومت ،با تلاش مذبوحانه حذف پیشینیه پرافتخار یک ملت و قبضه افتخارات جوانان این مرز وبوم ؛ جهت مشروعیت بخشی به خود را بوضوح میتوان دید؛میتوان دید که رعب و وحشتی بس دهشت انگیز از یادآوری پیشینه یک ملت دارند ،"امید" ما فرزند دیار کوروش کبیر؛زاده زادگاه کریمیخان زند "وکیل الرعایا " ست... "امید" ما، امید را دوباره زنده کرد که دیکتاتورهر شب کابوس خودآگاهی دوباره این ملت را میبیند؛ او میترسد وهمین ترس او را به زباله دان تاریخ خواهد فرستاد. به امید اینکه روزی مشعل المپیک را در کاخ آپادانا برافروزیم .
کسری
17 مرداد 1391 ،7 آگوست 2012  

søndag den 5. august 2012

المپیک و خجالت زدگی های آن برای " ابلفضل "

مسابقات وزنه برداری المپیک امسال برایم اصلا جذاب نبود چون دیگر نه ابوالفضلی بود و نه ایوانفی...یکی از دوستان نزدیک مطلبی رو در مورد حضور ایوانف و همسر متخصصش در زمینه فارماکولوژی(داروشناسی و داروسازی) گفت که سخت به فکر فرو رفتم ... فریادهای " یا ابلفضل " رضازاده در شکستن رکورد جهانی و قیافه های حق بجانب مسئولان در تایید قدرت !! ابلفضل بی دست همه و همه وابسته به مدل داروها و دوپینگ به روز همسر متخصص ایوانف بود و غیبت ناگهانی  رضا زاده و  سروصدای فدراسیون جهانی وزنه برداری همه و همه نشون داد که چرا الان رضازاده بواسطه اون ابلفضل قلابی و دوپینگی الان شده همه کاره فدارسیون؛؛ حسرت پشت حسرت... خوب شد، چون الان دیگه مشخصه ابلفضلمون دوپینگیه تا نوبت به امام زمانمون برسه ببینیم وقتی از چاه در بیاد مثه ابلفضل چه چیزی از علم روز را برای جلوه دادن خودش استفاده میکنه....