onsdag den 21. november 2012

جای خالی‌ یک اپوزیسیون هماهنگ و همدل


فشارهای روز به روز  جامعه جهانی‌ ٔبر رژیم دیکتاتوری جمهوری ولایت فقیه و تنگنای فقدان عقلانیت در عملکرد عرصه داخلی با شمار زیاد زندانیان سیاسی و قتلهای کهریزکی همچون شهادت ستار بهشتی‌ و اعتراض روزه داری نسرین ستوده‌ها و هزاران روزنامه نگار و فعال سیاسی بی‌ گناه در بند، و همچنین مدیریت ضعیف اقتصادی، بیش از هر زمان دیگر نیرو و جبهه‌ متحد و دارای وزنی را به عنوان اپوزیسیون میطلبد که توان چانه زنی‌ خود را برای یک رفرم دارای نتیجه مثبت همه جانبه، به جامعه جهانی‌ نشان دهد.موضع گیری‌‌های اخیر جمهوری اسلامی در تقابل با عرصه جهانی‌ و بویژه با حمایت و اعتراف علنی رئیس مجلس در خصوص حمایت نظامی از شاخه نظامی حماس و سایر نیروهای افراطی و تروریست در منطقه، بیرون کشیدن سوخت نیروگاه اتمی‌ بوشهر توسط رژیم و سایر بی‌ اعتمادی‌های ایجاد شده در خصوص ساختار حاکمیت کنونی در قبال موضع گیری هسته‌ای، جامعه جهانی‌ را چشم انتظار و مترصد یک اپوزیسیون ایرانی‌ هماهنگ خارجی‌ و داخلی، با وجود خیل عظیم فرهیختگان و دلسوختگان و شایستگان ایرانی‌ خارج و داخل کشور، نگه داشته است.جامعه جهانی‌ در خصوص سوریه به این نتیجه رسید که اپوزوسیون بشار اسد را متّحد و منسجم می‌خواهد که بعد از انسجام اولیه آن،یک یک قدرتهای جهانی‌ آنرا به رسمیت شناخته و شروع به حمایت از آن نمودند، حال با توجه به گذشت ۳۴ سال از انقلاب و شکل‌گیری اپوزیسیون، فرهیختگان تبعید و خود تبعید ایرانی‌ درگیر لجنمالی یکدیگرند، وحشتی که حاکمیت دیکتاتوری جمهوری اسلامی از شکلگیری منسجم اپوزیسیون داشته با واگرأیی کنونی این نیروها به رویای خوش جمهوری اسلامی تعبیر شده که عینیت مجسم آن لابیگری نیروهای امنیتی برای مذاکره سران حکومت با آمریکا، بویژه با ماندگاری اوباما، می‌‌باشد. این حقیر هیچ نسخه‌ای را برای این بیمار درمانده نمیپیچم چون اصلا اعتقاد به بیمار بودن آن ندارم، این تن‌ ضعیف و نحیف شده و فقط احتیاج به خوراک عقلانیت دارد، از همه دلسوختگان و مدعیان ایران آزاد، طلب عقلانیت و تفکر به عنوان بهترین خوراک این بیمار سو تغذیه شده، دارم.

کسری ۲۱ نوامبر ۲۰۱۲